کاغذ پاره های کاهی

اگر روزی آمدی و دیدی که ننوشته ام ، شاید مشکلی دارم . . . شاید که مرده باشم . . .

کاغذ پاره های کاهی

اگر روزی آمدی و دیدی که ننوشته ام ، شاید مشکلی دارم . . . شاید که مرده باشم . . .

یادگاری برای خدا .

تا می افتد نگاه خدا     روی احساس و تردید ما

می سپاری به آغوش باد    گیسوان سراسیمه را

با تپش های احساس من    در سراسیمگی ها بیا

روی لب های سردم بریز        آتش بوسه های وفا

تا ز گیسوی در باد تو      یادگاری بچیند خدا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد